مهدي جان باز هم تولدت مبارك خيلي خوش گذشت
�علا همين
تا بعد
خوش باشيد
afsoon
از �ردا باز دوباره بايد بيرم سر كلاس باز هم درس باز هم شيطنت
اون ترم چه كارها كه نكرديم ، ي د�عه مي خواستن ازمون تعهد بگيرن كه من اين كارو نكردم ، خودمونيما مي خواستن الكي الكي اخراجم كنن ولي خوب به خير گذشت
ÙŠ دÙ�عه هم سر كلاس زبان تخصصي ØØ³ هنرمنديم Ú¯Ù„ كرده بود Ùˆ مشغول خلق اثر هنري از چهرهء استادم بودم ØŒ كارم تمام شده بود كه ديدم ÙŠ Ù†Ù�ر ميگه خانم اÙ�سون خانم لطÙ�ا كاريكاتوري رو كه كشيديد بياريد اينجا...... بعله استاد بود
من هم با كمال پر رويي گ�تم ببخشيد استاد كاريكاتور نيست
بعدشم پا شدم و اثر هنريمو بردم پيشش ، اون هم ي نگاهي بهش كرد خودكارشو از توي جيبش در آورد و پايين كاغذم امضا كرد روش هم نوشت 15 ،اون موقع به زور جلوي خندمو گر�تم ولي بعد از كلاس نمي دونيد چقدر با بچه ها خنديديم .
تازه جالب اينجاست . وقتي اومدم خونه داشتم ماجرا رو تعري� مي كردم كه ديدم مامانم اخماشو كرده تو هم، با خودم گ�تم الان� كه مامان دعوام كنه كه ي د�عه مامانم گ�ت: چه معني داره نمره 15 داده بايد 20 مي داد،
من و شهرزاد هم ي نگاهي به هم كرديمو زديم زير خنده
خلاصه اين هم از هنر نمايي من
به قول �رشته: شاد باشيد و هنرمند
afsoon
زبان از ياد ر�ته
روزي من زبان گلها را مي دانستم،
روزي هر آنچه را كه كرم ابريشم مي گ�ت، مي �هميدم،
روزي من پنهاني به Ù¾Ø±ØØ±Ù�ÙŠ سارها مي خنديدم،
و در بستر خود
به گ�ت و گو با پرواه ها مي نشستم.
روزي من همهءپرسش هاي زنجره ها را مي شنيدم
و پاسخ مي گ�تم.
با هر دانه بر�ي كه به زمين ا�تاد و هنگام م�ردن مي گريست
من هم مي گريستم .
روزي من زبان گلها را مي دانستم......... .
چگونه بود آن زبان ؟؟؟
چگونه بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
afsoon
كاش چون پاييز بودم...كاش چون پاييز بودم
كاش چون پاييز خاموش وملال انگيز بودم
برگهاي آرزويم يكايك زرد مي شد
آ�تاب ديدگانم سرد مي شد
آسمان سينه ام پر درد مي شد
ناگهان طو�ان اندوهي به جانم چنگ مي زد
اشكهايم همچو باران
دامنم را رنگ مي زد
وه.......چه ريبا بود اگر پاييز بودم
ÙˆØØ´ÙŠ Ùˆ پر شور Ùˆ رنگ آميز بودم
شاعري در چشم من مي خواند.......شعري آسماني
در كنارم قلب عاشق شعله مي زد
در شرار آتش دردي نهاني
نغمه من.......ه
همچو آواي نسيم پر شكسته
عطر غم مي ريخت بر دلهاي خسته
پيش رويم
چهره�ء تلخ زمستان جواني
پشت سر
آشوب تابستان عشقي ناگهاني
سينه ام
منزلگه اندوه و درد و بدگماني
كاش چون پاييز بودم........كاش چون پاييز بودم
شعر از: �روغ
خوش باشيد
afsoon