zhemul

به ديدارم بيا هر شب در اين تنهايي تنها و تاريک خدا مانند دلم تنگ است

<$BlogDateHeaderDate$>

saaaaaaaaalam



 

حتماً باي تهديدت كنم تا ازدواج كني
ميتراااااااااااااااااااااااااااااااا ازدواج مي كني يا خودم ازدواج كنم!
خوووووووووووووووووووووب تهديدي كردم خوب((((((((:
راستيييييييييي ميتراااااااااااااااا زنگ زدن يا نه؟(آخه ديگه مي ترسم به خودت بگم )
خوش باشيد



 

تاحالا شده توي تاريكي وقتي كه چشمهات چيزي رو نمي بينه وهمه در خواب خوش هستند خيلي آروم طوري كه كسي بيدار نشه از جايي عبور كني ولي در آخرين لحظه يك دسته گل( به اندازه در اتاق)به آب بدي وبعدش هم �رار را بر قرار ترجيح بدي؟
چند شب پيش حدود سي چهلتا وبلاگ آورده بودم و بي خبراز همه چيز مشغول خوندن بودم يك لحظه به اطرا�م نگاه كردم ، همهء چراغها خاموش بود حتي اتاقي كه من اونجا بودم بعععععله ساعت سه ونيم بود آهسته و پاورچين پاورچين ر�تم تا رسيدم به اتاقم ولي چشمتون روز بد نبينه با اولين قدمي كه بر داشتم تا وارد اتاق بشم تتتتتتتقققققققققق خورد م به در �كر كنم ي جورايي مخم جابجا شد(البته يك مقدار جابجا بود الان درصدش بيشتر شده) چون تا يك ساعت بعدش من داشتم مي خنديدم
خوش باشيد



 

<$BlogDateHeaderDate$>


ا�سون ........

مرد نئي، تا همه دل خون نئي
لا�� محبت چه زني؟ چون نئي
با تو چه ضايع كنم ا�سون عشق؟
سنگ دلي، قابل ا�سون نئي
مدٌعي گ�ت به ليلي به طنز:
رو كه چنان چابك و موزون نئي
ليلي از اين حر� بخنديد و گ�ت:
با تو چه گويم؟ كه تو مجنون نئي
اي ‹حسين›احوال���� تو ديگر شده
آنچه از اول بدي ،اكنون نئي

شعر از :حسن دهلوي



 

<$BlogDateHeaderDate$>

كممممممممممممممممممممك يكي نيست به داد من برسه
دوشب پيش خاله ام اومدن خونمون ولي موهبت (دختر خاله ام(7ساله)همراشون نر�ت چون خواب بود
حالا دو روز كه خونمون هستش و من شدم خواهرش . خدارو شكر مي كنم كه خواهر كوچكتر ندارم
اين دو روز چه كارا كه نكردم از اشپزي گر�ته تا خريد كتاب داستان ـ گلسازي و نقاشي وهزارتا كار ديگه
حالا هم ي كتاب دادم دستش كه بخونه شايد ي خرده دست از سرم بر داره ولي انگارتا كچلم نكنه دست بر دار نيست اومده ميگه بريم كاردستي درست كنيم):
تازه صبح خاله جان زنگ زدن ميگن:به حديث گ�تم موهبت خواهر كوچيكه ا�سانه شده اون هم تا اينو شنيده زده زير گريه!!!!!!!
كه چييييييييييييي؟!!!!!!!!
گ�ته حالا كه اينطور من هم مي خوام خواهر كوچيكه شهرزاد بشم((((:
خوب من برم ديگه. برم ببينم با اين چند تار مو كه برام مونده چه كارمي تونم بكنم
البته بگم كچل شدنم تنها بخاطر موهبت نيست محمد واقا وحيد هم نقش داشتن
خوش باشيد



 


zhiivar


آبـی
Mr HEX
MONA No.1
شيرازی ها
مهرستان سرسپرده




نامه بدين
 آرشيو



Persian Tools
Siah Sepid, Persian Electronic Magazine

This page is powered by Blogger, the easy way to update your web site.