تا شب نشده
اين خانه
اين شعر
چرا اين همه به هم ريخته است؟
لط�ا ليوانها را
از روي شكستن بر داريد
وكنار چيدن بگذاريد
كليد را
از روي تاقچه بر داريدو
بستن هاي جلو در را باز كنيد
گلدان ها را
طوري كنار پنجره بگزاريد
كه باز شدن
معناي خودش را بازيابد
ر�تن را
كه ك�شهاي مرا پوشيده و
دم در ايستاده است
به خانه بياوريد
و به جايش
امدن را
طوري كه از لاي در ديده شود؛بگذاريد
و اين ملا�ه س�يد را
كه روي زندگي كشيده شده؛بر داريد
و در صندوقچه
كنار پيراهن سياه بگذاريد
و ق�ل كنيد
و تا شب نشده
خورشيد را به خانه بياوريد و
روي ميز مطالعه
كنار ديوان ØØ§Ù�ظ بگذاريد
ØØ§Ù„ا مي توانيد كاغذ Ùˆ قلم برداريد Ùˆ
اين شعر را
از اول
از قبل از(( اين خانه))
تا اخر پاكنويس كنيد.
-------------------------------------------------------------------------------------------
من گ�ته بودم
من اگر جاي شما باشم
اين شعر را
تا دري كه از پشت ق�ل شده است
بيشتر نمي خوانم
همين ØØ§Ù„ا Ú¯Ù�ته باشم
تا كليد اين دررا در چاه انداخته اند
بيشتر نرويد
از ان به بعد
به اين چاه در خودش �رور�ته مي رسيد
تا اينجا كه امده ايد
طناب را �راموش كرده ايد
و هيچ راه بازگشتي نيست
ØØ§Ù„ا ديگر امكان ندارد
به سطر اول برگرديد
من گ�ته بودم
همان اول گ�ته بودم
زندگي
شعري نيست
كه كسي
به اين سادگي ها
از ان سر در بياور
شعر از:جليل ص�ر بيگي
afsoon
سلام سلام
چقدر خوب ادم هميشه Ø®ÙˆØ´ØØ§Ù„ باشه
اين چند روز خيلي ØØ§Ù„Ù… گرÙ�ته Ùˆ اعصابم خورد بود اخه ØØ§Ù„ يكي از دوستام خوب نبود تو كما بود
امروز ØµØ¨Ø Ø¨Ø§ بهاره رÙ�تيم شاه چراغ كلي براش دعا كرديم عصر خواهرش زنگ زد Ú¯Ù�ت بهوش امده
خييييييييلي Ø®ÙˆØ´ØØ§Ù„ شدم
لونا جان عزيزم زود زود خوب بشو برگرد پيشمون نمي دوني چقدر دلمون برات تنگ شده
afsoon
آهاي من مياما...
afsoon
سلاااااام
afsoon